كارتون هاي بسيار زيبا عكس از كارتون هاي مختلف و زيبا |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سه شنبه 12 مهر 1390برچسب:, :: 15:26 :: نويسنده : هديه محمودي
سلام اينم كارتون هورتون داستان اینطوریه که یه فیله به نام هورتون یه گرده روی یه شبدر پیدا می کنه که روی اون گرده یه شهر کوچیک بود که توی اون یه عالمه موجود کوچیک زندگی می کردن هورتون راجب این شهر و موجوداتش با بچه ها حرف می زد هورتون یه دوست کوچولو داره به اسم موریس اما یه کانگرو از اینکه هورتون راجب اون موجودات با بچه ها حرف می زد عصبانی می شد بهمین دلیل به یه لاشخوره گفت که اون شبدر و از بین ببره اما موفق نشد هورتون تصمیم گرفته بود تا اون شبدر و به یه جای امن ببره خب حالا موجودات توی اون گرده رو بهتون معرفی می کنم این شهردارشونه که با هورتون حرف می زنه اینم همسر شهرداره اینم تک پسر شهرداره اینم یه عکس از دوتا از دخترای شهردار که در بین اون همه دختر بیشتر نازن اینم دندون پزشک شهرشونه اینم از مقامات شهر اگه بقییه داستانو بگم آخرش لو می ره پس اگه می خواین آخرشو بدونین برید و کارتونشو بگیرید. امیدوارم خوشتون بیاد یادتون نره نظر بدین نظرات شما عزیزان: zahra
ساعت17:01---21 تير 1391
salam kheili khub bud. makhusan axash! vali age mishod ye kam darbareh mafhume dastan sohbat konid kheili behtar mishod!!!!!!
هالی
ساعت15:48---7 تير 1391
اینا که همه قفل هستندوباربی زیادی بگذارید 12 خله ساله از بزرگترت کمک بگیر خلوباسوادی ات را به رخ ما نکش گه
هالی
ساعت15:43---7 تير 1391
اینا که همه قفل هستند
خيلي جالب بود خوشم اومد دستت درد نكنه معلومه خيلي زحمت كشيدي
داستان را خواندم . داستان خیلی قشنگی بود . به تو تبریک میگویم که همچین وبلاگ خوبی داری.
پاسخ:ممنون از نظرت....مرسی
آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|